سکانسی از فیلم «هفت تیرهای چوبی» شاهکار سینمایی مرحوم شاپور قریب در نقد تأثیر مخرب هالیوود و رؤیای امریکایی بر فرهنگ هر جامعه ساخته شده است.
یک دستگاه تلویزیون با انبوه فیلمها و کابویی که وارد روستایی در شمال ایران میشود، بچهها تحت تأثیر فیلمها به قول خودشان میخواهند کابویبازی دربیاورند. در یکی از صحنهها باید وارد خانه رئیس ایستگاه قطار برای دزدیدن پسرش شوند، در خانه باز است ولی پسر عشق فیلم و رهبر گروه کابویها معترض به دیگران میگوید در کدام فیلم دیدید که از در وارد شوند؟
این سکانس فیلم مرا به یاد آذوقهرسانی تعداد اندک کنسرو ارتش امریکا از طریق چتر و آسمان به مردم غزه انداخت. به طور قطع مردمان منصف آگاه و آزاده جهان برخلاف آن جماعت مسخ شده از رؤیای هالیوودی این شو و جنگولکبازی هوایی در نظرشان واقعی جلوه نمیکند؛ و یک سؤال اساسی که مگر مردمان غزه در محاصره گروههای فلسطینی و ممانعت از رساندن غذا توسط آنها هستند! و آیا مسیرهای ارتباط زمینی مثل گذرگاه رفح و کرمشالوم تحت کنترل خود اسرائیل یعنی همین متحد امریکا نیست که به چنین شوی هالیوودی این دفعه بر پرده آسمان نیاز باشد؟
درودها بر زندهیاد شاپور قریب و جهان بینی رسواگرانهاش که وقتی درها چنین ساده باز است فقط در قاموس شومنهاست که برای نمایش، باید از پنجره وارد شد!